Notes Of Unknown Boy .
ميازار موري که دانه کش است که جان دارد و جانم به قربانت ولي حالا چرا عاقل کند کاري که باز آيد به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خواستن توانستن است
Post a Comment
No comments:
Post a Comment