Thursday, November 23

در و دیوار _ 1

در چیز نابکاریست ... من بار ها درباره ان فکر کردم .
اگر پای در درمیان نبود ، دیوارها به خوبی میتوانستند معنی «بن بست» را برای خود محفوظ بدارند و تا ابد بر سر این معنا بایستد .
از این گدشته در یک انگل تمام عیار است ، شخصیت او فقط به شخصیت دیوار متکی است ، و معذلک میباید در این نکته تردید کرد . زیرا اگر چه وجود در را تنها دیوار اسن که توجیه میکند ، با وجود در ، شخصیت دیوار دیگر ان برش و قاطعیت محض را نمی تواند داشته باشد . و با این همه ، اگر دیوار وجود نمی داشت ، در تمام عالم چیزی بی مصرف تر و مضحک تر از یک در پیدا نمیشد .
و با این وجود دری که به دیواری استوار نشده باشد ؛ همیشه این استعداد شگرف را دارد که تفکری را در انسان بر انگیزد ...

در واقع «یک در مستقل»که هیچ چیز خاصی نمیتواند باشد ، برای اندیشیدن معبر بسیار خوبیست و از میان چهار جوب ان میتوان به خیلی جاها راه برد .

با مشاهده یک در بلافاصله لزوم یک «دیوار» احساس میشود .
ایا با مشهاده یک دیوار هم به همان اندازه لزوم بک در را ، احساس میکنیم ؟
- گمان نمیکنم . یا لااقل ، ممکن است چنین باشد اما برای من نه چندان . من دیوار ها را از در منطقی تر میابم و معتقدم که در ها امید احمقانه ای بیش نیستند : اگر یاز باشند خاصیت دیوار را نفی میکنند و اگر بسته باشند خاصیت خود را .
اما هیچ چیز به قدر دری که قفل سنگینی بر خود اویخته باشد به موجودیت خود خیانت نکرده است .

No comments: