Saturday, November 11

عشق

عشق خود یک نوع میل به تملک است . «دون خوسه» برای ان «کارمن» را کشت که ملک دیگری نگردد . «مردم میپندارند که عشق از خود گذشتگی است زیرا غالبا خواست سود و نفع کس دیگر است به زیان خویش ، ولی عاشقی که چنین کاری انجام میدهد میخواهد معشوق خود را صاحب شود . عشق از همه عواطف خودخواه تر است و از این روی همین که جریحه دار شد ، علوّّ و گرانمایگی خود را از دست می دهد . » ( به نقل از بنژامن کنستان )
ولی نیچه با لحن ملایمانه تری از عشفق سخن بگوید :
«عشق ناگهانی مردی به زنی از کجا می اید؟ ...تنها از حساسیت نیست ؛ بلکه اگر مردی در موجودی احساس ضعف و نیازمندی به کمک کند و در عین حال او را دارای یک روح عالی ببیند ، در خود یک طغیان روحی حس میکند؛ هم متاثر میشود و هم نیش میخورد . عشق برگ از همین سرچشمه میگیرد »
و این مَثَل فرانسوی را نقل میکند که :
«پاکیزه ترین بیانی که تا کنون شنیده ام این است : در عشق حقیقی روح جسد را در اغوش میگیرد . »

1 comment:

Unknown said...

weblog topiye
movafagh bashy jigar